ای بانو..
عاشق میشوی ...دل میدهی...دین میدهی...تن میدهی....
روح میدهی....احساس خرج میکنی ....از تمام خواسته هایت میگذری
که او شاد باشد ......که او پشتت باشد.....که او کنارت باشد
با او ارامش داشته باشی
ولی تنها چیزی که برایت میماند *بغض *است
*تو اوج شادی و لبخند ،گریه میماند برایت* .
و دیگر نمیدانی کیستی!!!!
*نه خودت هستی نه انکه او میخواست* .
بی غرور... بی روح ....بی اعصاب...بی احساس....
ای ادم .....ای معشوق......*ای مـــــــــــــــرد*
این را بدان .
ان که با دل امد و با بغض رفت.،
*ان بغض، دل مذاب شده اش بود*
.دیگر نمیتواند عاشقی کند .دیگر نمیتواند زندگی کند .دیگر انسانیت و بندگی یادش میرود.
*پس مردانگی کن* .نه نامردی
با ادمها و احساساتشان بازی نکن
نظرات شما عزیزان: